خاطرات ‘ظهراب رستمی’ صیاد و ناخدای فداکار گناوهای که در سال ۱۳۸۸ همچون فرشته نجاتی جان ۲۲ تن را در مسیر جزیره خارگ و در امواج متلاطم و خروشان خلیج فارس نجات داد، نباید به فراموشی سپرده شود.
هشتم آبان سالروز فداکاری صیادی از دیار خطه جنوب کشور است که در حین بازگشت از رفتن به دریا در یک روز توفانی توانست با ایثارگری تعدادی از هموطنان را که در دریا دست و پا میزدند و بیشتر آنها دانشجو بودند از آب بگیرد و با قایق خود در بدترین شرایط جوی به ساحل امن خلیج فارس برساند.
این ناخدای قایق ماهیگیری در حالیکه مسیر خودرا به سمت خشکی تغییر داد و از رزق و روزی که قرار بود نصیبشان شود، دست کشید اما نمیدانست که شاهد حادثهای ناگوار خواهد بود.
ناخدا ظهراب در حین برگشتن ، مردی را که به سمت ساحل روی آب در حال شناکردن بود دید و او را نجات داد و آن شناگر ناخدای اتوبوس دریایی غرق شده بود که از اتفاق تلخی پرده برداشت.
وی با شنیدن حادثه غرق شدن اتوبوس دریایی عزم خود را برای نجات سرنشینان آن جزم و با سپری کردن چندین مایل، چشمانش به مردانی افتاد که روی آب امواج دریا درحال غرق شدن بودند.
او دل به دریا زد و با وجود اینکه موج و طوفان نعره زنان بر قایقش میبارد، مسافران را یکی یکی سوار بر قایق کوچک خود میکند.
قایق این صیاد فداکار به رغم اینکه لب تا لب آب میشود و جانش در معرض خطر قرار می گیرد اما فداکارانه و با اراده ای محکم از جان خود می گذرد و مسافران را نجات میدهد.
مسافران با دیدن این صیاد فداکار در میان امواج سهگین دریا درخواست کمک کردند و وقتی او متوجه شد که هموطنانش فاصله ای با مرگ ندارند ، عزم خود را جزم کرد و با استمداد طلبیدن از پروردگار همانند فرشتهای در هوای توفانی آنان را از آب بیرون کشید و اجازه نداد، خانواده هایشان داغدار شوند.
ناخدا ظهراب رستمی که بعد از مدتی از این حادثه همسر خود را از دست داد، بخشی از خاطرات آن روز را چنین بیان کرد:
همزمانی این روز تقارن با سالروز تولد امام رضا(ع) داشت که به دریا رفته بودم اما بخاطر توفانی شدن هوا می خواستم برگردم که در مسیر جلیقههای نجات سرنشینان شناوری را پیدا کردم و متوجه شدم اتفاق بدی افتاده است و درحالیکه خلیج فارس متلاطم بود اما مجدد دل به دریا زدم.
درحین مسیر برگشت یکباره پلاستیک بزرگ سیاه رنگی را روی امواج دریا مشاهده کردم و هنگامی آن را از آب گرفتم ، متوجه شدم که داخل آن چند جلیقه نجات است و فهمیدم که حادثه بدی اتفاق افتاده است.
به راهم ادامه دادم و پلاستیک دیگری را که در آن جلیقه بود مشاهده کردم و دیگر مطمئن شدم حادثه ناگواری اتفاق افتاده و بر این اساس را هم را به دل دریا کج کردم.
نجات سرنشینان این شناور مسافربر در دریا با وجود هوای توفانی خیلی سخت بود و درحالیکه آنها قایق را گرفته بودم اندکی مانده بود که خودم هم با قایق غرق شوم.
گنجایش قایقم کمتر از ۱۵ تن بود و امکان ظرفیت بیشتری نداشت اما درحالیکه تعداد غرق شدگان بیشتر بود بخود اجازه ندادم که آنها را در آن توفان سهمگین در دریا تنها بگذارم و در نهایت با مدد الهی و عزمی راسخ پس از ۲ ساعت موفق به نجات ۲۲ نفر شدم.
این صیاد با به خطر انداختن جان و مال خود فرشته نجات عده ای از هموطنانی شد و این فداکاری او به نحو ممکن نه تنها در سطح ایران بلکه در جهان معرفی و در اذهان و خاطرات همیشه ماندگار و جاودان بماند.
از زمان فداکاری این دلیرمرد خطه جنوب که بیش از ۱۰ سال میگذرد همچنان به بوته فراموشی سپرده شده است و نه اسمی و خاطرهای از ایثارگری او در کتابهای درسی مشاهده میشود که برای آیندگان در اذهان باقی بماند و در زادگاهش حتی تندیسی نصب نشده است.
تنها خاطره بجای مانده از این حادثه ساخت یک فیلم مستند بسیار خوب بنام “قایق کوچک خداوند” است چندین بار از شبکه های سراسری صدا و سیما پخش شد.
در سال ٨٩ این مستند ساخته شد و در آن تمام صحنهها با حضور این صیاد فداکار و تعدادی از مسافرین واقعی قایق مسافری بازسازی شد.
در سالروز هشتم آبان جانفشانی ناخدا ظهراب رستمی نیاز است که ابعاد قضیه فداکاری این مرد ایثارگر در برنامههایی پاس داشته شود.